کارزارِ خاک و خون در غزّه چون بالا گرفت
شرزه شیری چون یمانی، مِنهجِ هیجا گرفت
ذوالفقارِ حیدری، از صعده تا برخاست نیک
انتقامی سخت، همچون خیبر از اَعدا گرفت
آن شهنشاهِ غزا ، کز هیبتش روز وَغا
بس عدو از ترس او، ذیلِ زمین ماوا گرفت
خوش بناز و بَس بِتاز و دشمنان را میگداز
چون یهود از نابکاری، نغمهیِ غوغا گرفت
میزند تکبیر نَک شاه نجف از رَزمِ او
زین اسد، کز نسل خود، بیند که بر زین، جا گرفت
وانهمه پهپاد و موشک وان دلیریها که دید
حافظ از "حامد" سراغِ صعده وُ صنعا گرفت
سید حامد نسابه