و موریانه بر وزن گورخانه ! موجودی را گویند که بهرغم جثه بغایت کوچک در قیاس با هیکل پوپک ، به مدد ممارست در افعال و کثرت در امثال ، هر هست را نیست و هر بنیان را ویران و هر ارکان را دچار خسران نموده و هر چیزِ آباد را برباد دهد !! و یک از این گونه در پیِ ابنیه و سقفِ مَبنیّه جولان چنان دهد که اگر صاحب ِ مکان و دارندهی خوان در مقابله با آنان ، دیربجنبد ، به طرفهالعینی متکّایش را خاک و آسمانش را پاک !! همییافته و جنابِ خاناش را بیخوان همی یابد !!
القصه روزی به محضر مولانا معینالبلاد و ملجاءالعباد ، شیخ خَصیمُ النّفاق ایرمانی در نشسته بودیم ، از خصال ناپاک اَنفس بریده و بر نرمینهی ابرینخیالِ رسیدن به آفاق ، لمیده !! که بناگاه بنای مَدرَس بنای لرزیدن گرفت و بالای آن میل به خُسبیدن !! و چون خوب در احوالات پی و ارتعاشات ری دقیق شدیم و با طریق تخریب ، مونس ُ رفیق ، دریافتیم که این بلیّه در خانه ، جز با ننگ موریانه و شرنگِخدنگِ او بر جانِ اجزایِ کاشانه ، میسّر نتوان شدن !! و فیالحال از سر استیصال در محضر شیخ به چاره جویی همی برآمده و از جنابش طریق نجات همی جستیم که یک از یاران گفت : در سفری که دو دهسال قبل به افریقیه داشتم چارپایی را دیدم خُرد ، نه از گونهیِ انعام و نه زاییدهیِ اوهام ! که خرطومی داشت بسانِ پیل اما نه چون او طویل !! و خصمِ مورچگان بودُ بلای جان موریانگان باشد که این سفر ، یک جفت از آن پیشکش آرم خانقه را ، تا مگر چاره کند این بلای خانمانبراندازِ بناگه را !! که ظریفی از آن میان دُر همی سفت که : خانه را شاید شود پاک از بد ُ ، ایمن کنیم مُلک را باید چه کرد از مَزمَزهی ریشمیزها ؟! گفتمش : گل گفتی ای جانا ولی بی چاره نیست صعبها آسان شود با نهی ُ پس ، پرهیزها که ناگاه مُستشکِلی دلسوخته با چهرهای برافروخته ، از آن میان به میان آمد که : موریانه خورده هر آنچه که قابل بوده است باقی ِ اوراق ِ ما انگار باطل بوده است !! پیشتر از آنکه چوپان گله را هی ها دهد گرگها کشتند هر عینی که عامل بوده است گفتمش : بِه که نیک میگفتی ، یا که چون این رفیق میسفتی : گرگ دریده است هر میشی که غافل بودهاست ! آری آری ای برادر گرگها وُ مورها این جویده وان دریده ، بیخ و بالای بنا لیک چوپان بارها بر خود دریده بس ردا تا بَرَد این گلّه را تا مَقصدِ مقصود ، امن گفت : پس چون باشد این احوال مُلکُ و بوستان گفتمش : یک آن نگر ، بر خویش ُ بر این دوستان !! تا کدامین از شما منکر ستیز ُ سختگو بردهاید از این بنا ، آفاتِ شبدیزِ عدو ؟؟!! و گفت و شنود ُ حدیث ِ صُمود تا بدانجا رسید که جان کلام ِ خویش را با آن درویش ، چنین منظّم نمودم و فحوای سخن را چنان معظّم که : کرد نازل دین خود ، آن قاهر بالا بلند تا کند مردم قیام ُ بر جهد از هر گزند رعی تا عامل نگردد متنِ این قرطاس را طعمهی گرگان و موران میشود با این روند راعی اَر جامه دَرَد بر خود ، نگردد راست آن وضع تا این باشد ُ موری نشیند بر سمند چون کلام بدینجا رسید ، شیخ این کمترین را به نظر ملاطفت نگریسته و با قطراتی چند و عبراتی پُر پند ، بر حال و روزِ این کاروان گریسته و از باب مصافحت ، دست کرم ، بر سر این مقیم حرم ،کشیده و از جای برخاسته و جمله مریدان نیز از پی او ، قعود را به قیام مُبدّل ، تا مگر کاری شود پَرَند و باری از گوشهای بُلند ...!!
سیدحامد نسابه
در پی انتشار خبری مبنی بر دریافت حقوق ماهانه 33 میلیون تومانی توسط دختر یکی از اعضای شورای شهر تهران ، جناب دکتر کوشکی طی بیانیهای از کشف یک زیر گونه از موریانهها تحت عنوان " موریانه های جمهوری اسلامی " خبر داد !!